چه ساعتی ؟
وقت بی تابی
... !
+ نوشته شده در سه شنبه بیست و هفتم فروردین ۱۳۹۲ ساعت 22:16 توسط سیمین شیرالی
|
چه ساعتی ؟
وقت بی تابی
... !
خیالت را
بر دیوارها نقاشی می کنم
تا اگر شبی
از کوچه مان عبور کردی
بدانی !
کسی هست که هنوز
با خیالت زندگی میکند
نام ات را در گلدان کاشتم
تا همیشه سبز بمانی در خانه ام
اما گلدان کوچکم
ظرفیت آنهمه عشق را نداشت
ترا به دست های باغبان سپردم
تا جای جای شهر بکارد
و شهر را عاشق کند
به یادت خواهم ماند ...
مادر